عشق!

عشق از ديد گاه آدمهاي معمولي مثل خودمون :


عشق از ديد جاج آقا : استغفرالله باز از اين حرفاي بي ناموســي زدي ؟!
( جمله عاشقانه : خداوند همه جوانان رو به راه راست هدايت كنه )


عشق از ديد يك رياضيدان : عشق يعني دوست داشتن بدون فرمـــول !
( جمله عاشقانه : آه عزيزم به اندازه سطح زير منحني دوستت دارم )


عشق از ديد رحيم گوشكوب بقال سر كوچه : والا زمان ما عشق
مشق نبود ننمـون رفت اين فاطي اتوماتيك رو واسمون گرفت !
( جمله عاشقانه : هوي فاطي شام چي داريم ؟ )
عشق از ديد ننه بزرگم : نزن ننه اين حرفارو ! راستي اين دختر
بتـــــــول خانوم خيلي دختر خوب و با كمالاتيه !
( جمله عاشقانه : بريم خواستگاري ... )


عشق از ديد دوست دخترم : عزيزم تو كه عاشقمي پس چرا
هزينـــــــه جراحي دمـــــاغمو نميدي ؟! واسه ناهار هم بريم سورنتو ... ناديا و دوستشم ميان ... دوست ناديا واســـش يه ماتيز گرفته ! تو حتي حاضر نيستي واسه مــن كه اينهمه دوستت دارم يه پرايد بخري ؟!
( جمله عاشقانه : عزيزم گوشي سوني ميخوام .. راستي دوستت هم دارم! )

عشق از ديد غلام شوفر : رادياتور عشق من از برايت جوش آمده ! باور نداري بر آمپرم بنگر!
( جمله عاشقانه : عزيزم دوست دارم ! بووووو بوووووو بوووووغ )


عشق از ديد دختراي ترشيده : خدا جون يعني ميشه بياد خواستگاريم ؟!!
( جمله عاشقانه : يا شابدوالعظيم تومن نذرت كه بياد خواستگاريم 1000)

عشق از ديد بابام : آخه پسر عشق واست نون و آب ميشه ؟! حالا بگو ببينم باباش چي كارست؟
( جمله عاشقانه : برو دختر حاج آقارو بگير )


عشق از نگاه ننم : وا مگه تو امسال كنكور نداري ؟! عشق باشه واسه بعد !
( جمله عاشقانه : اوا غذام سوخت)

معنای هر انگشت برای انگشتر

آیا تابه حال به این فکر کرده اید که انداختن انگشتر در هر انگشت چه معنایی دارد؟ ما به شما می گوییم که هر انگشت نشانه چیست و چطور انداختن انگشتر در انگشتان مختلف تفاوت می کند.

گاهی اوقات، علیرغم همه تلاشهایی که می کنیم، زندگی به مراد ما پیش نمی رود. این همان زمانی است که بعضی از آدم به سراغ فال و طالع بینی می روند تا به طریقی زندگیشان را رونق بدهند. کف بینی، فال اعداد، تاروت، و از این قبیل بعضی از راه هایی هستند که متخصصین این رشته ادعا دارند به وضعیت کنونی افراد کمک می کند. یک چیزی که خیلی برای من جالب بود انگشترهایی است که این متخصصین به افراد توصیه می کنند که بیندازند. این انگشترها وقتی با سنگ تولد هر کس ادغام شود در خیلی از جوانب زندگی هر فرد تعادل ایجاد می کند. اما آیا تا به حال این سوال برایتان پیش آمده که هر انگشت برای انداختن انگشتر چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا انداختن انگشتر در یک انگشت بخصوص نشان دهنده یک مفهوم عمیق است؟ پس اجازه بدهید نگاهی به مفهوم انگشت های مختلف برای انداختن انگشتر بیندازیم.

مفهوم انگشت های مختلف برای انداختن انگشتر

انگشت شست نشان دهنده قدرت اراده در فرد است. این انگشت با خودِ درونی فرد در ارتباط است. وقتی به شما گفته می شود که در انگشت شستتان انگشتری بیندازید، به دقت مراقب تغییراتی که در زندگیتان اتفاق می افتد باشید. این انگشتر قدرت اراده شما را تقویت خواهد کرد.

انگشت اشاره نشان دهنده قدرت، رهبری و جاه طلبی است. این انگشت نشان دهنده یک نوع قدرت خاص است. این مسئله به خصوص در قدیم الایام وقتی پادشاهان قدرتمند در انگشت اشاره خود انگشتر می انداختند بیشتر نمود دارد. درنتیجه، انداختن انگشتر در این انگشت به شما در این زمینه کمک می کند.

انگشت وسط نشاندهنده فردیت و هویت فرد است. این انگشت که در وسط قرار گرفته است نشاندهنده یک زندگی متعادل و متوزان است. انداختن انگشتر در این انگشت به شما کمک می کند زندگی متعادلتری داشته باشید.

انگشت انگشتری انگشت چهارم شماست. انگشت انگشتری دست چپ به قلب رابطه مستقیم دارد. به خاطر همین است که حلقه ازدواج در این انگشت انداخته می شود. این انگشت همچنین نشاندهنده احساسات و خلاقیت در فرد است. انداختن انگشتر در انگشت چهارم دست راست به شما کمک می کند در زندگی خود خوشبین تر باشید.

انگشت کوچک نشاندهنده همه چیز در روابط شماست. این انگشت نشاندهنده روابط ما با محیط بیرون می باشد و دقیقاً مخالف شست است که به خودِ درونی ما اشاره دارد. این انگشت نشاندهنده رفتار ما با دیگران است. انداختن انگشتر در این انگشت به شما کمک می کند روابط خود را تقویت کنید، به خصوص درمورد ازدواج. به ارتقاء روابط کاری هم کمک می کند.

انگشترها درمیان سایر جواهرات اهمیت بیشتری دارند. قبل از اینکه تصمیم بگیرید هر انگشتری دستتان کنید، بهتر است با یک متخصص درمورد نوع جواهری که می خواهید دست کنید صحبت کنید. این انگشتر، چه یک انگشتر الماس یا انگشتر نامزدی یا عروسی یا هر انگشتر دیگری باشد، نمی توان زیبایی آنها را بعنوان جواهرهایی شیک نادیده گرفت. پس فقط به دلایل باورها و اعتقادات مذهبی نیست که خیلی ها انگشتر دست میکنند، این مسئله می تواند جنبه مدگرایی هم داشته باشد. دلیل آن مهم نیست، مهم این است که انداختن انگشتر به ارتقاء وضعیت ظاهر شما کمک می کند.

سلام

می خوام خاطراتم رو براتون بنویسم این هفته شنبه(۲۰/۴/۸۸) کرمان بودم دو هفته ای می شد که اونجا بودم بعد از امتحان آنتن ۲ که ۷ تیر با دادن ۱۵ تمرین انجامش دادم با قطار به کرمان رفتم توی ایستگاه قطار با ابولفضل و مامان و  تلفنی حرف زدم.توی کوپه قطار هم بحث انتخاباتی بود.بگذریم یک دو هفته ای خوردیم و خوابیدیم و خستگی سه ماه نرفتن به کرمان رو در کردم.رسیدیم روزهای آخر و من هنوز بلیت نگرفته بودم و یکشنبه می خواستم بلیت بگیرم شد شنبه و بابا صبح زود رفت از توی رزروی ها بلیتی تهیه کرد.دیگه خودمو آماده کردم تابه سمت مشهد حرکت کنم علی آقا هم زنگ زد و گفت بلیت برام گیر اومده یا نه منم گفتم آره...از این که با من همسفر شده بود قند توی دلشون آب شده بود.(شوخی)

عصر ساعت ۳:۲۰ قطار حرکت کرد و من سه کوپه به دلیل راحتی هموطنان عزیز عوض کردم تا سر منزل مقصود رسیدم بعدم با علی آقا به داخل پذیرایی قطار رفتیم و تا ۱۲ حرف عشق و زندگی و درس و دنیا و انتخاباتی را زدیم.

بعد یکشنبه۲۱/۴/۸۸ رسیدیم به مسعود زنگ زدم به دانشکده رفتم مسعود رو دیدم و با دیدن اساتید رفتم و تقریبا کار سمینار دستم اومد.

  دوشنبه ۲۲/۴/۸۸ یک کم از کارهای سمینار رو انجام دادم  بعد مسعود اومد اتاق تا پروژه مدارفعال رو انجام بدیم یه کم شد ولی عصر رفتیم دانشکده از و بعد خوشی زد زیر دلمون رفتیم کوهسنگی ۲ ۳ ساعتی بودیم و خوش گذشت.

سه شنبه۲۳/۴/۸۸ هم کار سمینار کمی انجام دادم بعد شب مسعود اومد اتاق و پروژه رو تا جاهای خوبی پیش بردیم شب هم توی اتاق خوابید تا ۱۱:۳۰ صبح ....

بلند شدیم مشغول کارهای درسی شدم و عصر دیروز بعد از رفتن به مرکز مخابرات و شبیه سازی و ملاقات با مهدی.ا با علی آقا برای درمان تب خالشون به تقی آباد رفتیم....شب ۱۰:۳۰ به خوابگاه رسیدیم.....

الانم دارم براتون خاطره می نویسم خاطرات خصوصی رو اینجا نمی نویسم اصرار هم نکنین

با تشکر از لطفتان