شب یلدا

سلام

از هفته پیش می خواستم وبلاگم رو بروز کنم اما وقت نشد از تقریبا شنبه هفته پیش (۲۱/۹/۸۸) که شب رفتیم چهارراه بهار توی بلوار سجاد توی اون هوای مه گرفته!!!!(محرمانه) می خواستم آپ کنم ولی نکردم.....دیروز نمره های میان ترم مخابرات نوری رو داد که خوب بود. البته الان که براتون می نویسم جای خودمو توی مرکز مخابرات جابجا کردم و اومدم طبقه پایین....امشب بلندترین شب سال هست و همه دور هم جمع میشن تا صبح هم تخمه می شکنند و هندونه می خورند امیدوارم یه برنامه ای توی خوابگاه پیش بیاد رو این کار رو بکنیم سال پیش شب یلدا کمیل و رضا بودن با ابوالفضل هم اتاقیم رفتیم شب یلد رو اتاق میثم یادش بخیر....چقدر زود گذشت.....یک سال ......البته دو سری تمرین دارم که باید فردا تحویل بدم یکی مربوط به نوره یکی هم مایکروویو که اگه بخوام هر دو تا رو بنویسم باید تا صبح بدون تخمه و هندونه بیدار باشم....باز از دیروز بگم که رفتم پیش آقای دکتر تا تصحیح پیشنهاد پروژه رو بگیرم که گرفتم و باید برم با تصحیح تحویلشون بدم.....الان مسعود توی پارتیشن کنارمه داره در مورد آنتن های هولوگرافی تحقیق می کنه.....جمعه هم با مسعود عصر رفتیم  استخر نشاط!اولین بار خیلی از چیزا رو دیدم!!!!!خیلی خوش گذشت....جاتون خالی

اینم عکس پاییزی که تموم شد.

خدا نگهدار فعلا 

حرکت......

سلام

من الان مرکز کامپیوتر و مخابرات هستم. کلاس مایکروویو ۲ الان تموم شد. امتحان سیستم های مخابرات نوری رو هم ساعت ۱۲ دادیم. الان باید به سمت ایستگاه راه آهن حرکت کنم. ساعت ۶ حرکت دارم به سمت کرمان....

فعلا خدا نگهدار