آخر سال
سال نو نزدیک میشه ...امیدوارم سال خوب و موفقیت آمیزی در پیش داشته باشید....از ۸ اسفند چند بار می خواستم آپ کنم اما تنبلی، بی حوصلگی و یا وقت نداشتنم باعث شد که آپ نکنم و اموری که برام میگذره را براتون تعریف نکنم....در ۱۲ اسفند، احسان یکی از دوستای قدیمی دوره لیسانسم برای دادن امتحان دکتری اومد دانشگاه فردوسی ...تا جمعه ۱۴ اسفند پیشم بود و باهم عکس گرفتیم که دوست دارم در اولین فرصت بذارم توی سایت.امیدوارم کاراش درست بشه بره کانادا واسه ادامه تحصیل ....10 اسفند هم بار دیگر برای سومین بار تئاتر رفتم اما این بار تئاتر هم کوتاه تر بود و هم توی پارک ملت برگزار می شد ، جالب اینکه سوار موتور مصطفی که خیلی باحال بود شدم و روحم تازه شد.....یه سری اتفاقاتی بود که نمیشه اینجا نوشت. ۱۵ اسفند هم گزارش سوم پروژه ام را به استاد دادم، بعدش حدود یک هفته درگیر آغاز ترجمه کتاب شدم که هنوز باید دنبال کاراش باشم ...استاد هم گفت دیگه مقاله خوندن کافیه حالا فقط طرح جدید بده....منم واسه ۲۲ اسفند یه طرح جدید دادم که یه جاهایش جواب نداده بود که باید اصلاح بشه....این هفته هم اکثر وقتم روی نوشتن یک مقاله گذاشتم. برای فرستادن مقاله بین سه کشور ویتنام و روسیه و تایوان مردد بودم که احتمالا به ویتنام بفرستم چون هم ضمیمه آی تریپلی !!!!!!!!!!! هست، هم پشتیبان هاش معتبرند....دو سه روزی است که خوابگاه، خوابگاه ارواح شده و فکر کنم ۱۰ نفر هم توی کل خوابگاه ها نباشن.....الان وسایلم رو آماده کردم تا ساعت ۱۸:۳۰ با قطار و با آقای رضوی به سمت ولایت حرکت کنیم ....فردا کارهای عید رو باید به صورت فشرده انجام بدم...و این امری ممکن است .... کلاس زبان را هم با سه نفر از دوستان شروع کردم، از ۱۳ اسفند تا این هفته، ۵ جلسه کلاس برگزار شد....
عصر جمعه ۲۸ اسفند-خوابگاه خلوت و سوت کور فجر-مشهد-دانشگاه فردوسی
سال ببر بر همه ببرهای ایرانی مبارک!!
خدا نگهدار