به کی میگن لوس بی مزه

در هنگام گرفتن عكس دسته جمعی، عكس همه را از كله به بالا و یا از سر به پایین می گیرد.

در هنگام سلام علیك، ‌بجای دست دادن می گوید یك بچه اینقدری ندیدی؟

هنگامی كه در خیابان قدم می زند با شنیدن صدای بوق ماشینها می گوید: قربونت، پیاده می روم.

هنگام تماشای یك فیلم، آخرش را با صدای بلند برای كسانی كه ندیدهاند تعریف می كند.

در جشن تولدها شمع را زودتر از فرد متولد فوت می كند

با دیدن یك فرد خارجی در خیابان بلافاصله می گوید ok…ok

وقتی همه دارند تلویزیون نگاه می كنند، در لحظه حساس كانال تلویزیون را عوض می كند.

وقتی به او می گویید چرا زن نمی گیری می گوید چرا زن؟ می خوام دختر بگیرم( جمله بی شرمانه دیگری هم در همین زمینه موجود است)

علیرغم عدم آشنایی با ادبیات، چند تا از اشعار ایرج میرزا را برای خواندن در مناسبات خاص ازبر كرده است

با مطرح شدن یك برنامه طنز، تكه كلامهای آنها را در تمام موارد مربوط و نا مربوط به كار می برد

در دانشگاه به واحد استاتیك میگوید افتاتیك، غذاهای دانشگاه را هم با اسامی ساچمه پلو، دم پایی و ... نام میبرد.

موقع گرفتن عكس میگوید: یه جور بگیر كه بوی ادكلنم هم بیفته. ضمنا برای دیگران شاخ می گذارد

وقتی میخواهد دوستش را صدا كند، میگوید: آقای دكتر فلانی به بخش زایمان

هنوز یك هفته از ازدواجش نگذشته، اشعار وجوكهای مربوط به مادرزن را برای دوستانش تعریف میكند.

با این متلكها به قول خودش دخترها را ضایع میكند: اگر دماغ نداشتی عینكوكجا می ذاشتی، بند جورابت بازه،‌ با شماره عینك آب هویج می دن

در وبلاگ كامنت میگذارد: میای به هم بلینكیم؟

بعد از عید شما مبارك میگوید دمب شما سه چارك

هنگامی كه فردی را از خواب بیدار می كند، می گوید: ببین، فلانی می خواست بیدارت كنه من نذاشتم

در جمع، با افتخار باد گلویش را خارج كرده و می گوید "اااسب"

بعد ازیك شوخی نسنجیده و یا گفتن حرفی نابجا در محفلی رسمی، می گوید: هه هه هه مزاح كردم!

برروی عكسهای چاپ شده، ریش بزی یا سبیل هیتلری می گذارد.

اگر ببیند کسی در لبه پرتگاه یا ارتفاعات ایستاده، برای یک لحظه او را در حالی که از پشت نگه داشته، به طرف جلو هل می دهد و می گوید: نترسیا!

به محض اینکه بیند کسی در کنار آب ایستاده، برای خوشمزه بازی و جلب نظر دیگران، سنگی در آب پرت می کند.

در میهمانی، بعد از صرف غذا بجای تشکر می گوید دست شما پنج انگشت.

وقتی از او می پرسند شماره تلفنت چند است، می گوید شصت و شیش دو صفر پس و پیش

تا به صف نانوایی می رسد می گوید: یک نفر هم صفیه؟

وقتی می خواهد رای خود را در صندوق بیندازد، مکثی می کند و به دیگران می گوید عکس بگیرید

هر وقت کسی را در حال فیلمبرداری با هندی کم ببیند بعد از گفتن اینکه از من نگیر، می گوید کی پخش می شه؟!

در مراسم عروسی،‌ در حالی که عروس و داماد منتظرند برای بریدن کیک عروسی برایشان کارد بیاورد، تا لحظه گرفتن پول با انواع اعوجاجات بدنی موزون و نا موزون و لوس، از دادن آن امتناع می ورزد

 حالا تو به من بگو لوس و بی مزه هستی یا نه!!!قول میدم به هیچکی نگم


المقاله فی الباب ازدواج

هذا المطالب في امور الزداوج في باب عاشقيه در مراحل عمليه

به قلم: شيخ ابو علي عطاي "يعني چه" من مملكة اسلاميه

البخش الاول: العاشقيه
ان الازدواج امر ميمون، الذی محتاج بها هر پسری (وهکذا هر دختری)بالخصوص فی ايام الجوانی و هو مشتمل بر مراحل المختلف من جمله العاشقی و الخواستگاری و النامزدی و العقد و العروسيه و الطلاق. و الان بررسيه فی هذه القسمت فی البيرامون " النحوه العاشقی"
فی الموضوع النحوه العاشقيه، موجود نظرات المختلف بين العلماء الازدواج:

فی الطريق الاول: الجوان العلاف ميگردد، فی الخيان فی حال رأسه پايين و فکره فی هپروت و فی لحظه می آورد رأسه البالا و يعاشق بالاولين الدختر الذی يشاهده لا به يک دل بل به صد دل.
و العلماء يقولون به هذه الشيوه: " الروش الرندوم " يا " الروش الشانسيه ".

فی النوع الديگر: الفرد العاطل و الباطل می ايستد فی سر الکوچه و ينظر الی هر فرد الذی رد ميشه فی حال پکش سيگار و يتداوم اين کارالی الوقتی که هو يعاشق الی يک نفر بدتر من خودش.

نوع الديگر العاشقی موجود الذی هست کلاسش بالاتر و يستعمل فی الدانشگاه کثيراً.
فی هذا الطريق، الجوان يعاشق فی الزمان رد و البدل الجزوه و المباحثات الشبه العلميه، افزايد العشق، فی هذه الشيوه تا حد الجنونيه

نوع الجديد من العاشقی جاء به البازارنو هو العاشقی بوسيله الاينترنت و رخ ميدهد فی موقع الچت و قس علی هذا.
فی هذا الروش، الجوان يعاشق بالذی يتايپ (تايپ ميکند)، اللغات بالناز و العشوه فی حال لا يشاهد المعشوقه.
لاجرم الجوان بايد باشد المحتاط کثيراً فی هذا الروش چرا که الذی يتايپ با ناز و ادا، يمکن باشد فرد با سبيل به اين هوا...
و اما الگونه العاشقيه که رويم الی رويتان و الگلاب تحت الپايتان معروف بالعاشقيه الواقعيه و فی هذا الشيوه، الجوان يعاشق به هر کس که حاضر بالازدواج با او عشقاً عشقا.
فی هذا الطريق، الجوان العاشق الميميرد برای المعشوق خود فی چند ماه الاول.

اما الامان از يک سال بعد......



الجوان العاشق يقال الی المعشوقيه: الببند اون دهنتو، ميزنم تو سرت، الخاک فی رأسی که الاومدم خواستگاریانت. الالهی پام يشکست (ميشکست)و لا اومدم.

المعشوق تقال الی الهمسر خود: انا ديگر لا تحمل هذا الوضع. انا لا يسکن فی اللونه الموش که انت يقال بذالک المنزل. انا ميرم مسکن البابام.الجوان العاشق: انت غلط ميکنی . الپاتو قلم میکنم اگر تخرج فی هذا المنزل.

المعشوق: الحالا میبینی......

التتتتتتتتقققققققق....... .. (هذا الصوت الکثیره الباب که المعشوق رفت الی المنزل الباباش)

فی هذا الوقت الجوان العاشق البدبخت و البیچاره باید یطعم البهترین طعام فی الدوران المجردیه که النیمرو و الاملت باشد.
الچند روز بعد الجوان العاشق و البدبخت باید یکشد (بکشد) المنت بالطلا و الجواهر و الدسته گل فی المعشوق خود که تو رو خدا برگرد. انا المعذرت. انا الاشتباه. انا العصبانی.

القصه ما به سر رسید الکلاغه لا رسید الی المنزله.

البیچاره آقایون...................................

(
مع التغییرات الکثیره)

انا حالم به هم خورد از بس نتایپ العربیه .

فلا الزت الزیاد

خدایا تو!!!

 سه جمله ي زيبا : 1) اگر اولش به فکر آخرش نباشي آخرش به فکر اولش مي افتي 

 2) لذتي که در فراق هست در وصال نيست چون در فراق شوق وصال هست و در وصال بيم فراق

 3) آغاز کسي باش که پايان تو باشد

 

جمله اول به درد درست کردنه این وبلاگ می خوره برای همین دلیل  گفتم این سه جمله قشنگو به شما عزیزان تقدیم کنم خوب این که از این

همونطور که از اون بالای وبلاگ متوجه شدین من توی این وبلاگ از همه چیز صحبت میکنم از بحث عاشقانه بگیرین تا بحثهای خفن علمی از بحثهای خشک فلسفی بگیرین تا گپهای شیرین طنز البته این نیاز به کمکه شما عزیزان داره که می تونه به این وبلاگ غنا ببخشه .

گفتم عشق بذارین چند تا جمله در موردش بنویسم بعد ببینم نظر شما در مورد عقش یا به قولی عشق چیه؟

عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است عشق گوش کردن نيست بلکه درك كردن است عشق ديدن نيست بلکه احساس کردن است عشق جا زدن و کنار کشيدن نيست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است

 

این یه نظریه هست که از افراد منطقی و احساسی گرفته شده است.

یه نظریه دیگه در مورد عشق هست که افراد مجرم یا وکیل در مورد عشق میدن این نظریه میگه:

در دادگاه عشق … قسمم قلبم بود وكيلم دلم و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان. قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام كرد و پس محكوم شدم به تنهايي و مرگ . كنار چوبه ي دار از من خواستند تا آخرين خواسته ام را بگويم و ومن گفتم به تو بگويند … دوستت دارم

 

یه نظریه هست که در مورد عشق در دوران دانشجوی میگه از نظریه های خیلی قدیمیه که بطور تجربی بارها و بارها ثابت شده این نظریه میگه:

دانشجو اگر عاشق شود بی پرده مشروط می شود چیزی شبیه حذف ترم با عشق ممکن می شود .

 

یه نظریه دیگه هست که مثه نظریه انیشتنه چون کسی نمیتونه اثباتش کنه مجبورین قبولش کنین این نظریه میگه:

عشق در لحظه اي پديد مي ايد و دوست داشتن در امتداد زمان و اين است اساسي ترين تفاوت عشق و دوست داشتن.

 

قانون چهارم نیوتن هم در مورده عشق میگه:

عشق در پسر ها هرگز از بين نمي رود، بلکه از دختري به دختر ديگر انتقال مي يابد!

 

ساندویچی ها پیتزای ها و رستوران داران عزیز هم دو تا نظریه جداگانه در مورد عشق ارایه کردن اولی میگه:

 هيچ عشقي صادقانه‌تر از عشق به غذا نيست

نظریه بعدی که خیلی مهمه میگه:

عشق مثل... ساندويچي كه 2 نفر از 2 طرف شروع ميكنن به خوردن، وقتي بهم ميرسند كه تموم شده

 

اینم یه بحث علمی در مورد عشق تا یه بحث علمی عشقی دیگه بدرود